English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (3837 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
eisa U معماری استاندارد صنعت توسعه پذیر
extended industry standard architecture U معماری استاندارد صنعت توسعه پذیر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
enhancing U در یک IBM PC توسعه EMS روش استاندارد توسعه حافظه اصلی در PC
enhances U در یک IBM PC توسعه EMS روش استاندارد توسعه حافظه اصلی در PC
enhance U در یک IBM PC توسعه EMS روش استاندارد توسعه حافظه اصلی در PC
enhanced U در یک IBM PC توسعه EMS روش استاندارد توسعه حافظه اصلی در PC
NetView U معماری مدیریت شبکه توسعه یافته توسط IBM
extendable U توسعه پذیر
extensible U توسعه پذیر
extensible language U زبان توسعه پذیر
extensible U منبسط شدنی توسعه پذیر
AT Attachment U خصوصیتی در ATA توسعه یافته توسط Quantum Lorp که حاوی واسط استاندارد سریع برای ارسال چندین مگابایت داده است
Advanced Technology Attachment U خصوصیتی در ATA توسعه یافته توسط Quantum Lorp که حاوی واسط استاندارد سریع برای ارسال چندین مگابایت داده است
postscript U زبان استاندارد شرح صفحه ساخت Adobe Systems. حاوی نوع نوشتاری انعط اف پذیر و قابل تغییر است و در چاپگرهای لیزری دیده میشود
postscripts U زبان استاندارد شرح صفحه ساخت Adobe Systems. حاوی نوع نوشتاری انعط اف پذیر و قابل تغییر است و در چاپگرهای لیزری دیده میشود
Historicism U [معماری متاثر از زمان گذشته بخصوص معماری احیای مذهبی]
motor vehicle industry U صنعت وسایل نقلیه موتوری صنعت اتومبیل
late-Modern architecture U [معماری که تصویرها و ایده ها و نقش و نگار آن گرفته شده از جنبش معماری مدرن بود.]
structrual engineering industry U صنعت ساختمان فولادی صنعت سوله
development U رشد و توسعه اقتصادی ارایش دادن زمین توسعه وضعیت
developments U رشد و توسعه اقتصادی ارایش دادن زمین توسعه وضعیت
German Order U سبک معماری آلمانی [نوعی از سبک معماری کرنتی قرن هجدهم انگلستان]
characteristics of underdeveloping U مشخصات کشورهای در حال توسعه ویژگیهای توسعه نیافتگی
Ionic Order U [معماری یونی یا سبک بالشی از سبک های معماری کلاسیک در یونان و رم]
ieee U سیستم استاندارد شبکه Token Ring که توسط IBM به صورت استاندارد بیان شده
document U روش استاندارد برای ارسال و ذخیره سازی متن ها و تصاویر روی شبکه بخشی از استاندارد IBM SNA
documented U روش استاندارد برای ارسال و ذخیره سازی متن ها و تصاویر روی شبکه بخشی از استاندارد IBM SNA
documenting U روش استاندارد برای ارسال و ذخیره سازی متن ها و تصاویر روی شبکه بخشی از استاندارد IBM SNA
international development association U مجمع بین المللی توسعه مجمعی است وابسته به بانک جهانی که به منظور کمک به کشورهای توسعه نیافته ایجاد شده است
international standards organization U طرح شبکه استاندارد ISO که به صورت لایهای است و هر لایه کار مخصوصی دارد و به سیستمهای مختلف امکان ارتباط میدهد البته در صورتی که مط ابق با استاندارد باشند
architecture proper U معماری بمعنی واقعی کلمه معماری واقعی
POSIX U استاندارد که یک سری سرویس سیستم عامل را شامل میشود. نرم افزاری که با استاندارد DOSIX کار میکند و بین سخت افزارها ارسال میشود
extend U گروهی ازتولیدکنندگان PC که انجمنی برای پیشبرد استاندارد تک بیتی به عنوان یک رقیب برای استاندارد باس MAC توسط IBM تشکیل داده اند
extends U گروهی ازتولیدکنندگان PC که انجمنی برای پیشبرد استاندارد تک بیتی به عنوان یک رقیب برای استاندارد باس MAC توسط IBM تشکیل داده اند
extending U گروهی ازتولیدکنندگان PC که انجمنی برای پیشبرد استاندارد تک بیتی به عنوان یک رقیب برای استاندارد باس MAC توسط IBM تشکیل داده اند
PHIGS U برنامه واسط استاندارد بین نرم افزار و آداپتور گرافیکی که از مجموعهای از دستورات استاندارد برای رسم و تغییر تصاویر دو بعدی و سه بعدی تشکیل شده است
source U استاندارد IEEE , IBM وغیره IBM و غیر IBM نوع Taken Ring امکان استاندارد bridge می دهند تا داده را ردو بدل کنند
outreach U توسعه یافتن توسعه
mixable U امیزش پذیر امتزاج پذیر
reparable U اصلاح پذیر تعمیر پذیر
repairable U اصلاح پذیر تعمیر پذیر
ascendible U تفوق پذیر فراز پذیر
educatable U تربیت پذیر تعلیم پذیر
educable U تربیت پذیر تعلیم پذیر
ascendable U تفوق پذیر فراز پذیر
adaptable organism U موجود زنده سازش پذیر زیستمند سازش پذیر
adjustable wheel U چرخ تنظیم پذیر [مانند بلندی] [چرخ تطبیق پذیر] [مانند نوع جاده]
ODI U واسط استاندارد معرفی شده توسط Novell برای کارت واسط شبکه که به کاربران امکان میدهد فقط یک درایور شبکه داشته باشند که با تمام کارتهای واسط شبکه کار میکند. استاندارد پیش از یک پروتکل را پشتیبانی میکند. مثل IPX و NetBEUI
artless U بی صنعت
arts U صنعت
art U صنعت
trade U صنعت
traded U صنعت
crafts U صنعت
craft U صنعت
craftsman trade U صنعت
industries U صنعت
industry U صنعت
artificer U صنعت کار
agro industry U کشت و صنعت
industrial espionage U جاسوسی در صنعت
labour intensive industry U صنعت کاربر
automotive industry U صنعت اتومبیل
handicraft U صنعت دستی
infant industry U صنعت نوزاد
service industry U صنعت خدمات
hyperbole U صنعت اغراق
manufacturing U صنعت ساخت
mystery U صنعت هنر
antistrophe U صنعت تجنیس
automotive U صنعت اتومبیل
mysteries U صنعت هنر
iron industry U صنعت اهن
technology U صنعت شناسی
technologies U صنعت شناسی
industrialist U صاحب صنعت
craftsmen U هنرپیشه صنعت گر
electric industry U صنعت برق
weak industry U صنعت کساد
sick industry U صنعت بیمار
industrialism U صنعت گرایی
plastic industry U صنعت پلاستیک
weak industry U صنعت ضعیف
chiasmus U صنعت قلب
ceramics industry U صنعت سرامیک
philotechnic U صنعت دوست
competitive industry U صنعت رقابتی
extractive industry U صنعت استخراجی
craftsman U هنرپیشه صنعت گر
contracting industry U صنعت ساختمان
industrialist U صنعت کار
domestic industry U صنعت داخلی
cottage industry U صنعت روستایی
cottage industries U صنعت روستایی
computer industry U صنعت کامپیوتر
industrialists U صاحب صنعت
industrialists U صنعت کار
palinode U صنعت انکار
declining industry U صنعت رو به زوال
haniwork U صنعت دست
family industry U صنعت خانوادگی
simile U صنعت تشبیه
structrual engineering industry U صنعت سازه
motorcar industry U صنعت اتومبیل
textile industry U صنعت نساجی
metal working industry U صنعت فلزکاری
textile industry U صنعت بافندگی
oil industry U صنعت نفت
export industry U صنعت صادراتی
filmdom U صنعت سینما
manufacturing industry U صنعت کارخانهای
similes U صنعت تشبیه
building construction U معماری
architectonics U فن معماری
architecture U معماری
architectural U معماری
plumb rule U خط کش معماری
face work U معماری
metaphors U صنعت استعاره کنایه
metaphor U صنعت استعاره کنایه
talkies U صنعت فیلم ناطق
location of industry U تعیین مکان صنعت
beaver fur U خز سگ آبی [صنعت پوشاک]
handicraft U صنعت دستی حرفه
machine building industry U صنعت ماشین سازی
non ferrous metal industry U صنعت فلزات غیراهنی
nationalized industry U صنعت ملی شده
talkie U صنعت فیلم ناطق
expanding industry U صنعت در حال گسترش
carrying business U صنعت حمل و نقل
transport trade U صنعت حمل و نقل
transport industry U صنعت حمل و نقل
transport business U صنعت حمل و نقل
shipping trade U صنعت حمل و نقل
carrying trade U صنعت حمل و نقل
carrying-trade U صنعت حمل و نقل
small scale industry U صنعت به مقیاس کوچک
confectionery U صنعت شیرینی سازی
counterpoint U صنعت ترکیب الحان
electrotechnology U شناخت صنعت برق
ease of entry U سهولت ورودبه یک صنعت
constant cost industry U صنعت هزینههای ثابت
barrier to entry U منع ورود به صنعت
iron and steel working industry U صنعت اهن و فولاد
industrially U ازلحاظ کار و صنعت
beaver U خز سگ آبی [صنعت پوشاک]
declining industry U صنعت درحال تنزل
automobile trade U صنعت یا تجارت اتومبیل
sick industry U صنعت عقب مانده
Assyrian architecture U معماری آشوری
achaemenid architecture U معماری هخامنشی
network architecture U معماری شبکه
architectonic U دانش معماری
display architecture U معماری نمایشی
style of architecture U سبک معماری
earth-work architecture U معماری خشتی
Cistercian U معماری رهبانی
chinese architecture U معماری چینی
egyptian architecture U معماری مصری
open architecture U معماری باز
architect U معماری کردن
order U سبک معماری
architects U معماری کردن
order U نظام معماری
entablature U پیشانی در معماری
environment architecture U معماری محیط
environment architecture U معماری محوطه
chujjah U معماری هنری
Babylonian architecture U معماری بابلی
computer architecture U معماری کامپیوتر
chiyjah U معماری هنری
Greek architecture U معماری یونانی
Egyptian architecture U معماری مصری
Jesuit architecture U معماری مجزایی
Estruscan architecture U معماری اتروسکی
Experimental architecture U معماری تجربی
architecture U هنر معماری
figurative architecture U معماری مشجر
Islamic architecture U معماری اسلامی
architectural U وابسته به معماری
interion architecture U معماری داخلی
GEAM U گروه معماری
architectural terms U اصطلاحات معماری
interior architecture U معماری داخلی
scutch U تیشه معماری
landscape architecture U معماری طبیعت
Green architecture U معماری سبز
Kinetic architecture U معماری جنبشی
earth architecture U معماری خشتی
defensive architecture U معماری نظامی
Cretan architecture U معماری کرتی
monumental architecture U معماری با عظمت
Conceptual architecture U معماری ادراکی
free entry U ورود ازاد بنگاهها به صنعت
pleating machine U دستگاه چاکدار کن [صنعت نساجی]
plaiting machine U دستگاه چاکدار کن [صنعت نساجی]
location of industry U تعیین محل استقرار صنعت
long run industry supply curve U منحنی عرضه صنعت در بلندمدت
pleating machine U دستگاه چین [تا] کن [صنعت نساجی]
cuttler U دستگاه چین [تا] کن [صنعت نساجی]
plaiter U دستگاه چین [تا] کن [صنعت نساجی]
plaiting machine U دستگاه چین [تا] کن [صنعت نساجی]
Recent search history Forum search
1Evolution
1afghan diversity development and social services australia
1Given that the admittance matrix will not be full, further savings in storage requirements can be made.
1Finally, standard notation is used throughout, with clarifications provided as needed.
1روشنی خیره کننده صنعت
1Otherwise, throw in a rimshot hit every now and then
1permaculture
0voyeuristic engagment
0Nonexposed
0o level
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com